L 0 \/ e E e E e

من و تنهایی و غم ولی بدونه یاد تو

L 0 \/ e E e E e

من و تنهایی و غم ولی بدونه یاد تو

اگر...............

عاشقت خواهم

اگر دلت را شکستم به عمد نبود.

دلم شکستن دلی را بلد نبود.

نه عاشق بودم نه رسمش را میدانستم.

من فقط تورا دیده بودم تورا میخواستم.

شعرهایم قبل تو نور نداشت شور نداشت.

ردیفهای شعر من لیاقت اینهمه نور نداشت. 

منت گذاشتی شبی مرا به قلب پاک خویش راه دادی.

همانشب درونم نهیب زد مبادا روزی ترا بخواهم زیادی. 

دل ساده من خبرنداشت نمیتوانی مال من شوی.

برایم آرزویی بود که روزی چو شمع در خانه ام روشن شوی. 

توراشناخته نشناخته باورت کردم در قلبم تو را خانه دادم.

آن نهیب درونیم آن همه حرف و قول رفت از

نظرات 2 + ارسال نظر
ناخدا چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:49 ق.ظ http://bandari.blogsky.com

دست و پا زدن در عشق یکی از بهترین لحظات عمر ه.
برای تنوع هم که شده سری به من بزن!

بینام چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 02:11 ق.ظ http://nabakhshoodeh.blogsky.com

سلام/زیبا بود/خوشحال میشم تبادل لینک داشته باشیم / خبرم کن/خدانگهدار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد